جایی برای نوشتن خاطرات
   
جایی برای نوشتن خاطرات
مشترک
 
 
آرشيو خاطرات

خرداد 1393

مرداد 1392

تير 1392

خرداد 1392

ارديبهشت 1392

فروردين 1392

اسفند 1391

بهمن 1391

دی 1391

آذر 1391

آبان 1391

مهر 1391

____________________
آخرین روز نوشته ها

test

۱۰ جمله از ۱۰ شخصیت معروف و ثروتمند

پارسال ماه رمضون

۹ راه آسان برای بالا بردن کارایی سایت شما

تکنیک جذب اعتماد مخاطبان در وب سایت و فروشگاه مجازی

هفت درس که از استیو جابز آموخته ایم

خواب خوب

اولین دیدار

زیر بارون

بانو دیگه رفته

کلید پولدارشدن

مراقب جیبت باش!

کدامین پل ؟؟؟؟

علم یا ثروت؟

علم یا ثروت؟

لج

بدقولی

جواب بانو

مگه نگفتی،مگه نگفتم

عید اومد

____________________
نويسندگان

آقا و بانو

بانو

____________________
پیوندهای روزانه

دختر عزیزم حنا

Love me

حمل و ترخیص خرده بار از چین

حمل و ترخیص چین

جلو پنجره اسپرت

مستر قلیون

یکانسر

آی کیو مگ

____________________
پیوند ها

ردیاب ماشین

جلوپنجره اریو

اریو زوتی z300

جلو پنجره ایکس 60


____________________
امكانات جانبي

RSS 2.0

 

 
 
 

شنبه 18 آذر 1391برچسب:خاطرات مشترک,

شک

اینقدر شک بهم کرد که حتی موضوع به دوستانی ه تو فیس بوک یا من رو اد رده بودن یا اونا منو میگفت اینا کین ادمای سالمی نیستن اخه من که انیا رو واسه دوست دختر انتخاب نکرده بودم خیر سرم واسه اینکه ه مطلبی میزاریم تو پیج فیس بوق براشون امیل بره تاحدی که گفتم اگر ثابت کنم چی

یوژ و پسور اکونت فیس بوقمو دادم گفتم ببین فقط 5 روز توش فعالیت کردم بعدشم من ساکس نه دارم نه الان نیاز دارم گفت باشه اگر ثابت کردی و من اشتباه کردم عذر میخوام

رفت و اومد گفت درسته اکونتت لاک شده و تاریخ تولدمو میخواد و خودمم ندارم و عذر خواست

موضوعم از سر نماز شروع شد و اینته من نمازو نخونده بودم و بدقولی کرده بودم

خبر خوبم این ه با ابجی افسانه هم اشتی کردم از فائزه خیلی پرسید خیلی از خودش پرسیدم وقتی فهمید زینب نامزد کرده ناراحت شد که چرا بهش نگفته زینب والله چمیدونم خلاصه میگه فازی چی شد میگم نخواست واسه چی میگم خب گفت تو نه خونتون شیرازه نه خشکلی نه پولدار عشق که براش مهم نبود اصلا دیگه یه جورایی باورم شده ه واقعا نمیشه فعلا حداقل مهمترین فاتور باید پول داشته باشی چی میدونم والله چقدر دلم میخواد ازدواج کنم ولی خب نمیشه یه زنی مث این بانو اونم نمیشه بابامونم معلوم نیست جوونیاش چی مکرده که بگیم بابامون پولداره تا وقتیم ه ما شرایطمون جور شه بانو حتما دوتا بچه هم داره

بابامینا رفتن مرودشت منم خونه تنهام یه مروری رو عکسای گذشتمون کردم لی خندیدم

 



نظرات شما عزیزان:

نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:





 
 

Weblog Themes By Blog Skin

  

اسلایدر